دوره 24، شماره 32 - ( 1395 )                   جلد 24 شماره 32 صفحات 221-195 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، Tavakoli@iki.ac.ir
چکیده:   (4385 مشاهده)

یکی از جنبه‌های برجسته در مالیات‌های اسلامی نظیر خمس و زکات استفاده از سیستم داوطلبانه در انگیزش، محاسبه و پرداخت است. در مقابل در مالیات­های متعارف به طور عمده از چارچوب‌های کنترلی و تشویقی تنبیهی برای انگیزش، محاسبه و دریافت آن استفاده می شود. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی میزان توجیه پذیری این دو نوع سیاست گذاری مالیاتی می پردازیم و این سوال را مطرح می‌کنیم: آیا باید در مالیات­های اسلامی نیز از سیاست‌های کنترلی و تشویقی و تنبیهی متعارف استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که اخلاق، نقشی محوری در مالیات­های اسلامی ایفا می­کند و استفاده از سیاست‌های کنترلی و تشویقی- تنبیهی می‌تواند موجب هزینه‌هایی چون کاهش انگیزش درونی و کاهش اثربخشی مالیات‌های اسلامی در رشد اخلاقی شود. یافته­های این مقاله که به روش کتابخانه‌ای و تحلیلی انجام گرفته نشان می­دهد که استفاده از سیاست‌های شدید کنترلی و همچنین نظام تشویق و تنبیه متعارف می‌تواند از دو طریق انگیزه‌های درونی و اخلاقی برای پرداخت مالیات را تحت تاثیر قرار دهد. سیاست‌های کنترلی از طریق کاهش حس اعتماد و سیاست‌های تشویقی و تنبیهی مالی از طریق تغییر ذهنیت نسبت به بازار مبادله بر اخلاق مالیاتی اثر منفی می‌گذارند. به نظر می‌رسد که تلاش اسلام برای گسترش سیستم خوداظهاری، مصرف مالیات در محل جمع‌آوری، انعطاف‌پذیری میزان مالیات، ضرورت قصد قربت هنگام پرداخت مالیات و تاکید بر ابعاد تربیتی مالیات حاکی از توجه اسلام به آثار منفی سیاست‌های کنترلی و تشویقی- تنبیهی بر اخلاق مالیاتی است.

متن کامل [PDF 349 kb]   (1451 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: اقتصادی
دریافت: 1396/4/3 | پذیرش: 1396/4/3 | انتشار: 1396/4/3

./files/site1/images/%D8%B3%D9%85%DB%8C%D9%85_%D9%86%D9%88%D8%B1.pngبازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.