چکیده: (5505 مشاهده)
امروزه برنامههای تامین اجتماعی علیرغم ضرورت انکار ناپذیر و تمامی دستاوردهای مثبتی که داشتهاند، با چالشها و بحرانهای مهمی در ناحیۀ تامین منابع مالی مواجهاند. یکی از مهمترینِ این چالشها، چالش مربوط به انتخاب یکی از منابع مالیاتی و یا حق بیمهای به عنوان منبع مالی تامین اجتماعی است. در این زمینه در حالیکه نظامهای بِوِریجی (مانند انگلیس و دانمارک) منابع مالیاتی را ترجیح میدهند، در نظامهای بیسمارکی (مانند آلمان و فرانسه) استفاده از منابع حق بیمهای شیوع بیشتری دارد. در نظام مالیاتی و تامین اجتماعی ایران نیز در حال حاضر (صرف نظر از اختصاص یک درصد از مالیات بر ارزش افزوده به مخارج بهداشت و درمان در بودجه سال 93 و کسر بودجۀ نهادهای تامین اجتماعی که از محل بودجۀ عمومی دولت جبران میشود) ارتباط تعریف شدهای میان درآمدهای مالیاتی دولت و انجام وظیفه تامین اجتماعی وجود ندارد و مخارج تامین اجتماعی عمدتا متکی بر درآمدهای بیمهای است. بیگمان انتخاب یکی از این دو منبع، علاوه بر اینکه به زمینههای تاریخی پیدایش و رشد الگوهای تامین اجتماعی در کشورها وابسته است، از برخی معیارهای اساسی مانند کارآمدی، عادلانهتر بودن، شفافیت، سهولت و... نیز پیروی میکند. این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی به دنبال اثبات این فرضیه است که بر اساس اصول و معیارهای برگرفته از منابع اسلامی و تحلیل ویژگیهای قابل استنباط از منابع و مصارف مالیاتهای اسلامی و همچنین تحلیل مقایسهای ویژگیها و پیامدهای منابع مالیاتی و حق بیمهای متداول در تامین مالی تامین اجتماعی، استفاده از منابع مالیاتی بر منابع حق بیمهای ارجحیت دارد. تحلیل پیامدهای مثبتِ گزینش منابع مالیاتی به جای منابع بیمهای از دیگر اهداف این مقاله است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اقتصادی دریافت: 1394/3/6 | پذیرش: 1394/3/6 | انتشار: 1394/3/6