غلامحسین مهدوی، شاهرخ شیدایی،
دوره ۲۱، شماره ۱۷ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
یکی از خدمات دولت الکترونیک، تکمیل و پرداخت الکترونیکی مالیات به وسیله مؤدیان است که سالهای زیادی از اجرای آن در کشورهای توسعه یافته میگذرد و در ایران نیز با عنوان سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی در سال ۱۳۸۹ اجرا شد. در این پژوهش، عوامل مؤثر بر پذیرش خدمات دولت الکترونیک توسط عموم مردم شناسایی میشود. با استفاده از یک مدل نظری، بر پایۀ تئوری رفتار برنامهریزی شده، هدفهای زیر مورد نظر است: ۱) شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی؛ ۲) بررسی رابطه علّی بین متغیرهای پذیرش سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی؛ ۳) تعیین میزان اهمیت هر یک از عوامل مؤثر برای هر دو گروه از استفادهکنندگان سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی و اشخاصی که از این سامانه استفاده نمیکنند؛ و ۴) ارائه مدلی برای پذیرش سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی. به منظور جمعآوری دادهها، پرسشنامهای در بین مؤدیان مالیاتی، در اداره کل امور مالیاتی استان فارس توزیع شد. با استفاده از روش آماری مدل تحلیل مسیر، نتایج نشان میدهد که عوامل مؤثر بر پذیرش سامانه دریافت الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی عبارتند از: سودمندی درک شده، سهولت استفاده درک شده، تأثیر اطرافیان و شرایط تسهیلکننده. در پایان، پیشنهادهایی نیز برای سیاستگذاران دولتی، نهادهای دولتی و افراد ایجادکننده سیستمهای خدمات دولت الکترونیک ارائه شده است.
محمد حسن زاده، عبدالرحیم هاشمی، زهرا فتورهچی، رقیه مهدوی،
دوره ۳۰، شماره ۵۴ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر افزایش و کاهش مالیات بر درآمد شرکتها بر رفاه خانوار شهری و روستایی میپردازد. برای بررسی تأثیر تغییرات مالیات بر رفاه خانوارها در سطح کلان، مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر استاندارد با استفاده از دادههای ماتریس حسابداری اجتماعی سال ۱۳۹۰ ایران به کارگرفته شده است. در این مدل شش سناریو شامل افزایش و کاهش ۲۰،۱۰ و۵۰ درصدی مالیات بر شرکتها، شبیهسازی شده است. جهت بررسی رفاه خانوار از شاخص تغییرات معادل استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در سناریو افزایش مالیات در سه سطح ۱۰، ۲۰ و ۵۰ درصدی، رفاه خانوار شهری کاهش یافته ولی رفاه خانوار روستایی اندکی افزایش مییابد و در مجموع رفاه کل خانوارها کاهش مییابد. در سناریو کاهش مالیات، رفاه خانوار شهری روند افزایشی داشته و خانوار روستایی اندکی کاهش رفاه را تجربه میکنند، با این حال رفاه کل خانوارها افزایش مییابد. از آنجایی که با کاهش مالیات بر درآمد شرکتها در مجموع رفاه خانوارها افزایش مییابد، لذا پیشنهاد میشود که مالیات بر درآمد شرکتها کاهش و با سایر مالیاتها جایگزین شود. با توجه به کاهش رفاه خانوارهای روستایی در این حالت، لازم است سیاستهای حمایتی جهت جبران خسارت رفاهی خانوارهای روستایی اعمال شود.