- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای مالیات‌ها

حسین اصغرپور، سیما نصیب پرست، حمید مرادی،
دوره ۲۲، شماره ۲۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

اثرات مثبت توزیع عادلانه درآمد بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله بهره وری، رشد اقتصادی و کاهش فقر و در نتیجه بهبود رفاه اقتصادی و اجتماعی از یک‌سو و اثرات نامطلوب نابرابری درآمدی بر متغیرهای اجتماعی مانند جرم و بزهکاری سبب شده است توزیع عادلانه درآمد به یکی از مهمترین دغدغه‌های مسئولان اقتصادی کشور تبدیل شود. بر اساس ادبیات اقتصادی، در بین مجموعه متغیرهای محتمل مؤثر بر توزیع درآمد، مؤلفه‌های مالیاتی در کنار عوامل دیگر همچون رشد اقتصادی جزو مهم‌ترین عواملی هستند که مطالعات فراوانی بر نقش توزیعی آن‌ها در جوامع مختلف تأکید کرده‌اند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از داده های پانلی استانهای کشور طی دوره ۱۳۸۷-۱۳۸۴ و با بهره گیری از رویکرد اقتصادسنجی بیزینی اثر انواع مختلف مالیات در کنار برخی عوامل دیگر بر ضریب جینی (به عنوان مهمترین شاخص توزیع درآمد) مورد کنکاش علمی قرار گیرد. نتایج حاصل از روش میانگین گیری مدل بیزینی (BMA) نشان می دهد که فرضیه کوزنتز مبنی بر وجود رابطه U معکوس بین توسعه اقتصادی و توزیع درآمد در اقتصاد ایران مورد تأیید قرار می گیرد.
محمدجواد توکلی، حسین بحرینی،
دوره ۲۳، شماره ۲۵ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده

  امروزه مالیات نقش برجسته‌ای در فراهم نمودن بودجۀ دولت‌ها و برنامه‌های تأمین اجتماعی ایفا می‌کند. در این گفتار به بررسی این می­پردازیم که آیا در رویکرد اسلامی تفاوتی بین مالیات‌های حمایتی و خدماتی وجود دارد یا خیر. فرضیۀ مقاله این است که این دو نوع مالیات متفاوت هستند و در نتیجه چگونگی تجهیز و تخصیص آن دو نیز متفاوت است. بر اساس یافته­های تحقیق، این تفاوت به طور عمده متأثر از فلسفه و کارکرد این دو نوع مالیات است. مالیات‌های حمایتی عمدتاً به صورت حق فقرا در اموال ثروتمندان مطرح می­شوند. در مقابل، مالیات‌های خدماتی به عنوان هزینۀ خدمات دولت برای عمران و مدیریت اجرایی جامعه می­باشند. یکی از آثار این تفکیک، استفاده از سیاست­های متفاوت در ترغیب مردم به پرداخت آن است. در این چارچوب فرهنگ­سازی مالیاتی در مالیات‌های حکومتی با تأکید بر ارتباط بین مالیات و خدمات دریافتی توسط مؤدیان و در مالیات حمایتی بر اساس ارتباط بین مالیات و خدمات ارائه شده برای فقر­زدایی و تأمین اجتماعی صورت می‌گیرد. یکی از لوازم تفکیک بین مسئولیت­های مالیات­های حمایتی و خدماتی، عدم مقبولیت معافیت مالیات خدماتی برای پرداخت کنندگان مالیات‌های حمایتی است.


محسن مهرآرا، پوریا اصفهانی،
دوره ۲۳، شماره ۲۸ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

توزیع درآمد و تلاش در راستای بهبود آن، یکی از مهم­ترین مسائلی است که دولت­ها با آن مواجه هستند. توزیع درآمد از عوامل مهمی تاثیر می­پذیرد. هدف این مقاله بررسی تاثیر ساختار مالیاتی بر روی توزیع درآمد است. متغیرهای مورد استفاده شامل ضریب جینی به عنوان متغیر وابسته، درآمد سرانه، آموزش، سهم مالیات بر درآمد شخصی، سهم مالیات بر شرکت­ها، مالیات بر مجموع درآمد و سهم مالیات بر کالاها و خدمات از کل درآمدهای مالیاتی است. در این مقاله از داده­های پانل ۱۹ کشور طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲ استفاده شده است. همچنین مدلی نیز برای کشور ایران تخمین زده شده است. فرضیه تحقیق این است که ساختار مالیاتی بر روی توزیع درآمد تاثیر­گذار است. نتایج نشان­دهنده این است که آموزش، تاثیر معناداری بر روی توزیع درآمد نخواهد داشت. فرضیه U وارون کوزنتس در این بررسی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج حاکی از مورد تائید بودن فرضیه کوزنتس در مدل پانل می­باشد ولی در مورد کشور ایران، فرضیه کوزنتس مورد تائید قرار نگرفته است. فرضیه مورد بررسی این تحقیق با توجه به نتایج تخمین مورد تائید قرار گرفته است. با افزایش سهم مالیات بر درآمد شخصی و سهم مالیات بر شرکت­ها از کل درآمد­های مالیاتی، ضریب جینی کاهش خواهد یافت و توزیع درآمد بهبود خواهد یافت. همچنین با افزایش سهم مالیات بر کالاها و خدمات از کل درآمدهای مالیاتی، توزیع درآمد رو به وخامت خواهد نهاد و ضریب جینی افزایش خواهد یافت. همچنین در ادامه از رگرسیون مقطع عرضی استفاده شده است که نتایج مذکور مورد تائید قرار گرفته است و با افزایش مالیات بر مجموع درآمد، توزیع درآمد بهبود خواهد یافت.


یگانه موسوی جهرمی، سیدحسین ایزدی، محمدرضا رضوی، فرهاد خدادادکاشی،
دوره ۲۴، شماره ۳۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده

امروزه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از مشوق­های مالیاتی برای جذب سرمایه­گذاری استفاده می­کنند و به نظر می­رسد همواره مالیات پایین­تر، آسان­ترین راه­حل انتخاب شده توسط مقامات دولتی و ایالتی، برای تاثیر گذاری بر اقتصاد محلی می­باشد. با این­حال فراهم کردن شرایط و چارچوب منسجمی از مشوق­های مالیاتی جهت تقویت سرمایه­گذاری، رشد تولید و افزایش اشتغال، یکی از مسایلی است که همچنان به صورت یک سوال باز، مورد بررسی بسیاری از محققان در کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته می باشد و سیاستگذاران اقتصادی و به ویژه مقامات مالی را با چالش مواجه کرده­است. از یک طرف اثربخشی چنین مشوق­های مالیاتی به عنوان بسته سیاستی در مقایسه با هزینه­های آن قابل تامل بوده و از طرف دیگر تئوری­های اقتصادی کاهش هزینه­های سرمایه­گذاری را مورد توجه جدی خود قرار   داده­اند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر معافیت­های مالیاتی موضوع ماده ۱۳۲ بر سرمایه­گذاری و ورود شرکت­ها به شهرستان­های کمتر توسعه یافته کشور، برای دوره زمانی ۱۳۸۷-۱۳۷۵می­باشد. روش استفاده شده در این مطالعه روش گروه کنترل ترکیبی (SCM) می­باشد. در این روش به منظور محاسبه نتایج در حالت عدم بهره­مندی شهرستان­های درمان از معافیت­های مالیاتی مذکور، از ترکیب وزنی نتایج شهرستان کنترل (شهرستان­هایی غیرمشمول معافیت­های مالیاتی مدنظر) استفاده می­شود. وزن­های بهینه به طور سیستماتیک و از یک فرایند بهینه یابی حاصل می­شوند. نتایج این مطالعه حکایت از این دارد که معافیت­های مالیاتی موضوع ماده ۱۳۲ تاثیری بر ورود شرکت­ها و سرمایه­گذاری در شهرستان­های کمتر توسعه یافته کشور نداشته­اند.


محمدجواد توکلی،
دوره ۲۴، شماره ۳۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

یکی از جنبه‌های برجسته در مالیات‌های اسلامی نظیر خمس و زکات استفاده از سیستم داوطلبانه در انگیزش، محاسبه و پرداخت است. در مقابل در مالیات­های متعارف به طور عمده از چارچوب‌های کنترلی و تشویقی تنبیهی برای انگیزش، محاسبه و دریافت آن استفاده می شود. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی میزان توجیه پذیری این دو نوع سیاست گذاری مالیاتی می پردازیم و این سوال را مطرح می‌کنیم: آیا باید در مالیات­های اسلامی نیز از سیاست‌های کنترلی و تشویقی و تنبیهی متعارف استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که اخلاق، نقشی محوری در مالیات­های اسلامی ایفا می­کند و استفاده از سیاست‌های کنترلی و تشویقی- تنبیهی می‌تواند موجب هزینه‌هایی چون کاهش انگیزش درونی و کاهش اثربخشی مالیات‌های اسلامی در رشد اخلاقی شود. یافته­های این مقاله که به روش کتابخانه‌ای و تحلیلی انجام گرفته نشان می­دهد که استفاده از سیاست‌های شدید کنترلی و همچنین نظام تشویق و تنبیه متعارف می‌تواند از دو طریق انگیزه‌های درونی و اخلاقی برای پرداخت مالیات را تحت تاثیر قرار دهد. سیاست‌های کنترلی از طریق کاهش حس اعتماد و سیاست‌های تشویقی و تنبیهی مالی از طریق تغییر ذهنیت نسبت به بازار مبادله بر اخلاق مالیاتی اثر منفی می‌گذارند. به نظر می‌رسد که تلاش اسلام برای گسترش سیستم خوداظهاری، مصرف مالیات در محل جمع‌آوری، انعطاف‌پذیری میزان مالیات، ضرورت قصد قربت هنگام پرداخت مالیات و تاکید بر ابعاد تربیتی مالیات حاکی از توجه اسلام به آثار منفی سیاست‌های کنترلی و تشویقی- تنبیهی بر اخلاق مالیاتی است.


سیدکمال صادقی ، محمدباقر بهشتی، رضا رنج‌پور، سعید ابراهیمی،
دوره ۲۶، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

پیامدهای نامطلوب اجتماعی و اقتصادی افزایش نابرابری درآمدی در جامعه، دولت­ها را بر آن داشته تا بهبود توزیع درآمد را در صدر اولویت­های خود قرار دهند و در قالب سیاست توزیع مجدد درآمد، تخصیص بهینه منابع و تثبیت شاخص­های اقتصاد کلان، برنامه­های کاهش نابرابری را پیگیری نمایند. مالیات علاوه بر آن­که از مهمترین منابع درآمدی دولت­هاست، یکی از ابزارهای سیاستی موثر در بهبود توزیع درآمد است. در این مقاله با به­کارگیری روش نوین خودرگرسیون برداری عامل­افزوده (FAVAR) و داده­های فصلی طی دوره ۱۳۹۳-۱۳۶۹ برای ۹۹ متغیر اقتصاد کلان، تأثیر مالیات­های مستقیم بر ضریب جینی به­عنوان شاخص توزیع درآمد، بررسی شده است. توابع واکنش آنی حاصل از برآورد مدل نشان می­دهد که یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار در مالیات­های مستقیم، منجر به کاهش پایدار ضریب جینی و بهبود توزیع درآمد می­شود. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان می­دهد که شوک­های مالیاتی بعد از فصل چهارم بیشترین سهم از تغییرات مربوط به ضریب جینی را به­خود اختصاص داده است که این امر اهمیت موضوع مالیات­ها در توزیع درآمد جامعه را نشان می­دهد. مطالعه حاضر همچنین فرضیه کوزنتس برای ایران را مورد تأیید قرار نمی­دهد.
یگانه موسوی جهرمی، محسن مهرآرا، سعید توتونچی ملکی،
دوره ۲۷، شماره ۴۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

با توجه به نقش و وظایف دولت در اقتصاد هر کشور و اهمیت تأمین مالی آن از طریق درآمدهای مالیاتی به عنوان یکی از منابع پایدار و قابل کنترل‌، در این مطالعه ضمن بررسی عوامل مؤثر بر درآمدهای مالیاتی و مبانی نظری مربوط آن، انتخاب متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر درآمدهای مالیاتی در اقتصاد ایران در دوره زمانی سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۶ با استفاده از مدلهای پویای TVP DMA صورت پذیرفته است. در مدل‌های سنتی اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته و معنی‌دار یا بی‌معنی بودن تأثیر آن به صورت کلی در دوره زمانی مدنظر، مورد بررسی قرار می‌گیرد. روش TVP DMA این قابلیت را دارد که تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته را در هر یک از سال‌های دوره زمانی، مورد بررسی قرار دهد. برتری این مدل نسبت به سایر مدل‌های اقتصادسنجی این است که این مدل‌ها امکان تغییر متغیرهای ورودی به مدل و همچنین تغییر ضرایب متغیرها در طی زمان را فراهم می‌کند. نتایج حاصل از این تحقیق بر اساس خروجی مدل‌های TVP DMA و  TVP DMS نشان‌دهنده این است که در اقتصاد ایران متغیرهای درجه باز بودن اقتصاد، رشد بودجه عمرانی، تورم، متوسط نرخ مالیاتی و رشد درآمدهای حقیقی به ترتیب مهمترین متغیرهای مؤثر بر رشد مالیات‌های مستقیم و متغیرهای رشد درآمدهای حقیقی، رشد بودجه عمرانی، تورم، حجم اقتصاد زیرزمینی، نرخ ارز بازار غیررسمی و نسبت ارزش افزوده بخش خدمات به تولید ناخالص داخلی به ترتیب مهمترین متغیرهای مؤثر بر رشد درآمدهای مالیاتی غیرمستقیم هستند.
محمد برزگری دهج، امیررضا کیقبادی، احمد یعقوب نژاد، آزیتا جهانشاد،
دوره ۲۹، شماره ۴۹ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

این پژوهش در راستای اجرایی شدن مفاد ماده ۹۷ قانون مالیات‌های مستقیم، مصوب ۳۱/۴/۱۳۹۴، روش‌های جدیدی را برای تعیین درآمدمشمول‌مالیات ارائه می‌کند. سپس نتایج حاصل از این روش‌ها با درآمد مشمول‌مالیات تعیین شده توسط ماموران مالیاتی مقایسه و درصد موفقیت آنها تحلیل شده است. در این پژوهش، سه روش «تعیین درآمد مشمول مالیات براساس سرمایه مورد انتظار پایان دوره»، «طبقه‌بندی مودیان براساس گروه‌بندی مشاغل»، و «استفاده از الگوی پله‌کانی مالیات حقوق برای تعدیل ضریب سودآوری فعالیت‌ها»، به منظور انجام محاسبات تهیه اظهارنامه برآوردی، پیشنهاد شده است. داده‌های مورد استفاده برای این پژوهش، ۹ دسته اطلاعات، شامل نوع فعالیت، مبلغ خرید و فروش سامانه معاملات، مبلغ صادرات و واردات اعلامی گمرک، مبلغ خرید و فروش اعلامی طرف معاملات، تسهیلات بانکی دریافتی و وجوه ورودی به حساب‌های بانکی در دوره مالی مورد بررسی بوده ‌است. به علت اینکه افراد نمونه این پژوهش هم شامل صاحبان مشاغل با درآمد پائین و هم شرکت‌های با درآمد بالا بوده‌ داده‌های ان دارای پرتی غیرمعمول بوده و از توزیع نرمال تبعیت نکرده‌اند، درنتیجه امکان استفاده از روش‌های پارامتریک در تحلیل آماری آزمون نتایج وجود نداشته و از روش‌های ناپارامتریک استفاده شده است. براساس نتیجه مطابقت‌دهی‌ها، بین درآمد‌مشمول‌مالیات تشخیصی ماموران مالیاتی و محاسبه شده با این روش‌ها، در ۱۰۰ نمونه از مودیان سال ۱۳۹۷، روش طبقه‌بندی مودیان با استفاده از گروه‌بندی مشاغل، نسبت به دو روش دیگر کمترین انحراف را داشته است. نمونه‌های پژوهش از میان مودیانی که اطلاعات آنها در زمان انجام پژوهش در دسترس و مالیات سال ۱۳۹۷ آنها تشخیص شده بود، انتخاب شده است.
فرزانه مجدآبادی فراهانی مجدآبادی فراهانی، سمیرا اصغری،
دوره ۳۰، شماره ۵۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

صلح به معنی آشتی، سازش و حل و فصل می باشد. به لحاظ قوانین موضوعه، صلح ممکن است در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنارع احتمالی در مورد معامله و غیرآن واقع شود. البته موارد دیگری از کاربردهای صلح وجود دارد که تحت عنوان صلح در مقام معاملات از آن یاد می شود که در آن هرچند نتیجه معامله­ای که به جای آن واقع شده را در پی دارد، لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد. موضوع مورد بررسی پژوهش حاضر عقد صلح در مقام معاملات و احکام خاص آن در قوانین و مقررات مالیاتی است لذا در این پژوهش سعی بر آن است با عنایت به اینکه عمدتاً درآمد حاصل از انعقاد چنین عقدی، در زمره درآمد اتفاقی قرار می گیرد، مباحث پیرامون آن که از منظر نگارندگان واجد ابهاماتی می­باشد از جمله تاریخ تعلق مالیات در نقل و انتقال با عقد صلح، انتقال حق سرقفلی با عقد صلح و تعلق مالیات مربوطه، وضعیت صلح سهام و سهم الشرکه در شرکت­های تجاری، بطلان عقد صلح و بررسی امکان یا عدم امکان استرداد مالیات پرداختی و تکالیف دفاتر اسناد رسمی در تنظیم اسناد صلح مورد واکاوی قرار گیرد.  
 
حسین عبداللهی،
دوره ۳۱، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

در زمینه نظریه اهمیت مبحث هزینه‌های قابل‌قبول مالیاتی در فرآیند تشخیص مالیات و ضرورت بررسی ابعاد حقوقی موضوع، این سؤالات مطرح می­شود که «تعریف» هزینه‌های قابل‌قبول مالیاتی و «شروط قانونی پذیرش» این هزینه­ها چیست؟ همچنین تعیین مصادیق و رسیدگی به هزینه­های یادشده تابع چه «ضوابط حقوقی» خواهد بود؟ در این راستا پژوهش پیش رو اقدام به ساماندهی دو بخش اصلی بر اساس دو پرسش مذکور نمود که ماحصل آن در بخش اول، احصا و تشریح «هفت شرط قانونی» جهت پذیرش هزینه­های مالیاتی بود و در بخش دوم نیز «هفت ضابطه حقوقی» حاکم بر مراحل تعیین مصداق، تشخیص و رسیدگی به هزینه­های یادشده احصا و بررسی شد. در پایان نیز دو پیشنهاد تقنینی و یک پیشنهاد رویه‌ای ناظر بر این حوزه، مطرح گردید. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و جدیدترین «قوانین و مقررات مالیاتی» به­علاوه آرای صادره از «شورای عالی مالیاتی»، «هیئت عمومی، هیئت­های تخصصی و شعب دیوان عدالت اداری» نیز مورد توجه این پژوهش بوده است.
 
محمد برزگری دهج، احمد یعقوب نژاد، امیررضا کیقبادی، آزیتا جهانشاد،
دوره ۳۱، شماره ۵۹ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

با تصویب قانون مالیات­های مستقیم در سال ۱۳۹۴ و اصلاح ماده ۹۷ آن، سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است اظهارنامه مالیاتی تسلیمی اشخاصی که شروع سال مالی آنها از ۲۷/۰۵/۱۳۹۷ و به بعد می­باشد را بپذیرد و صرفاً تعدادی از آنها را براساس شاخص­های ریسک انتخاب و مورد حسابرسی قرار دهد. یکی از روش­های تعیین مؤدیان پرریسک مالیاتی استفاده از روش­های داده­کاوی می­باشد که به موجب آن می­توان براساس اطلاعات هر مؤدی، مؤدیان پرریسک را تعیین نمود. در این تحقیق، اطلاعات اظهارنامه‌های مالیاتی اشخاص حقوقی از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ برای ارزیابی ریسک مورداستفاده قرار گرفته­است. الگوریتم‌های مورد استفاده در این پژوهش، روش‌های دسته‌بندی ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی، درخت تصمیم و نزدیک‌ترین همسایه بوده است. نتایج پژوهش مؤید آن است که الگوریتم شبکه عصبی به عنوان بهترین الگوریتم برای برآورد ریسک اظهارنامه، معرفی می‌شود.
 
حمیدرضا قاسمی بنابری، انسیه گودرزی، زینب موسوی، مهشید محمدرضائی اردکانی،
دوره ۳۲، شماره ۶۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

چگونگی تعیین مالیات تأثیر غیرقابل انکاری بر عدالت اجتماعی دارد. مالیات به عنوان ابزاری برای اعمال سیاست‌های مالی و اجتماعی قانونگذار می‌تواند با کارکردی دوگانه از یک سو وسیله‌ای جهت به اجرا درآوردن سیاست‌های مالی دولت به شمار رفته و از سوی دیگر، با اعمال برخی تسهیلات نسبت بعضی از اقشار جامعه، اجرای سیاست‌های اجتماعی دولت را نیز تسهیل نماید. مقصود از عدالت مالیاتی تقسیم درست، به جا و مناسب بار مالیاتی بر عهده مؤدیان است. به همین منظور این مقاله با هدف شناسایی شاخص های عدالت محوری، در دو قانون مادر مالیاتی یعنی قانون مالیات های مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده صورت پذیرفته است. بنابراین صبغه پژوهش ترکیبی می باشد. برهمین اساس در بخش اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، ۶۸ شاخص بر مبنای چهار ویژگی تناسب، برابری، فراگیری و نصفت برای عدالت محوری مالیاتی احصاء شد و در بخش کمی پژوهش، نتایج با تشکیل گروه خبرگی شامل ۳۵ خبره مالیاتی مورد پرسش و از طریق آزمون های دوجمله ای و فریدمن ارزیابی و رتبه بندی گردید. و در نهایت پیشنهادهایی برای بسط و گسترش عدالت مالیاتی ارائه شد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهشنامه مالیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Tax Research

Designed & Developed by : Yektaweb