- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای نسبت مالیاتی

عباس عرب مازار، آیت زایر،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده

به منظور برنامه ریزی هرچه بهتر جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت عوامل اثرگذار بر ظرفیت مالیاتی و اطلاع دقیق از توان بالقوه کشور در این زمینه، ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. برای این منظور، در این مقاله تلاش شده است تا با ارائه تعریفی مشخص از ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات، عوامل اثرگذار بر آن از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. پس از مرور ادبیات موضوع و مطالعات انجام شده در سطح بین المللی، ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات کشور در چارچوب یک مدل پانل و بر اساس اطلاعات۲۰ کشور جهان برای دوره ۲۰۰۰-۱۹۹۸ برآورد شده است. نتایج مدل نشان می دهد که در دوره مذکور متوسط ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات در کشور (بدون احتساب پرداختی بیمه‌های اجتماعی) حدود ۳/۱۲ درصد بوده است که در مقایسه با متوسط عملکرد نظام مالیاتی کشور در این دوره (۱/۷) درصد، بسیار بالا است. همچنین نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شاخص تلاش مالیاتی کشورمان در این دوره حدود ۵۸ درصد بوده است.

حسن فرازمند، اسمعیل بهاروند احمدی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

این مطالعه چگونگی افزایش درآمد مالیاتی به عنوان بخشی از درآمدهای دولت و نسبت آن به تولید ناخالص داخلی را در استان لرستان بررسی می نماید. ظرفیت مالیاتی و عوامل مؤثر بر آن در استان لرستان طی دوره ۸۳-۱۳۶۰ با استفاده از الگوی های اقتصاد سنجی به روش ARDL مورد بررسی قرار گرفته است. در این مدل، متغیرهای برونزای ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی، درآمد سرانه، نرخ باسوادی، نرخ تورم و جمعیت استان بر اساس مبانی نظری و مطالعات تجربی به عنوان مهمترین عوامل تأثیر گذار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کمی حاصل از برآورد مدل طی دوره مورد بررسی نشان می دهد که بین ارزش افزوده بخش های صنعت و خدمات، نرخ باسوادی و ظرفیت مالیاتی استان رابطه مثبت وجود دارد ولی متغیرهای ارزش افزوده بخش معدن، درآمد سرانه، نرخ تورم و جمعیت رابطه معنی داری ندارند. همچنین در این مطالعه ظرفیت های مالیاتی و کوشش مالیاتی استان نیز با استفاده از پارامترهای برآورد شده الگو طی این دوره محاسبه شده است. از مقایسه مالیاتهای وصولی و ظرفیت های مالیاتی برآورد شده در سالهای مذکور می توان نتیجه گرفت که نظام مالیاتی در دریافت مالیات واقعی از کارایی بالایی برخوردار نبوده است.
علی فلاحتی، شهرام فتاحی، سحر عباسپور، مینو نظیفی نایینی،
دوره ۱۸، شماره ۸ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

ظرفیت مالیاتی، ظرفیت اقتصادی یک کشور برای تحمل فشار انواع مالیات ها است به عبارت دیگر، میزانی است که مردم می توانند مالیات بپردازند. تعیین ظرفیت مالیاتی کار دشواری است. بررسی چگونگی افزایش درآمد مالیاتی به عنوان بخشی از درآمدهای دولت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا، یک برآورد دقیق از ظرفیت مالیاتی و شناخت منابع موجود آن، ضروری به نظر می رسد. مناسب ترین معیار برای محاسبه و برآورد این ظرفیت که می توان به صورت بالقوه از آن مالیات گرفت، پایه مالیاتی بخش های مختلف اقتصادی می باشد. بدین منظور، ارزش افزوده بخش ها در کشور نیز محاسبه شده است.در این مطالعه از روش مدلسازی شبکه عصبی استفاده شده است که درآن متغیرهای مستقل به عنوان لایه ورودی وارد سیستم یادگیری شبکه عصبی می شوند. متغیرهای ورودی در مدل یعنی، نرخ تورم، ضریب جینی، نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت، درجه باز بودن اقتصاد و سهم ارزش افزوده بخش های کشاورزی و صنعت از GDP، متغیرهای مستقل مدل را تشکیل می دهند و متغیر وابسته یا تابع که همان ظرفیت مالیاتی است ، حکم لایه خروجی را در شبکه عصبی دارد. بر حسب روش آزمون و خطا برای لایه های پنهان و گره های هر لایه، شبکه عصبی به صورت مناسب انتخاب می شود. در این مدل آموزش از روش داخل شبکه ای (batch) و از رویکرد پرسپترون چـند لایه ای (MPL) بصورت پیشرو و بدون بازخورد استفاده شده است

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهشنامه مالیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Tax Research

Designed & Developed by : Yektaweb