fa
jalali
1394
12
1
gregorian
2016
3
1
23
28
online
1
fulltext
fa
مدیریت ریسک مالیاتی با تأکید بر اندازه و نوع فعالیت مؤدیان حقوقی
Tax Risk Management by Emphasis on the Size and Business Sector of Corporate Taxpayers
مدیریت ریسک یکی از ابزارهای مدیریت تمکین مالیاتی بوده و هدف از آن، ارتقاء تمکین مالیاتی مؤدیان میباشد. در این رویکرد عوامل موثر بر سطح ریسک مودیان، شناسایی مودیان در سطوح مختلف ریسک، طبقه بندی و استراتژیهای موثر و هدفمند مالیاتی جهت عکس العمل متناسب با هر کدام از سطوح ریسک انتخاب و اعمال میگردد تا در نتیجه آن تمکین مودیان، مدیریت و با ارائه خدمات و آموزش مناسب، خود اظهاری و تمکین داوطلبانه نهادینه گردد. اندازه مؤدیان از جمله عوامل اصلی موثر بر ریسک آنها می باشد. در واقع تدوین و بهکارگیری استراتژیهای مؤثر و هدفمند برای تمکین مالیاتی بدون توجه به اندازه آنها امکانپذیر نخواهد بود. در این تحقیق در قالب دو فرضیه اصلی، ارتباط معنیدار متغیر مستقل اندازه مؤدی با متغیر وابسته ریسک تمکین مؤدی در بین 210 مؤدی حقوقی اداره کل مالیاتی غرب تهران مورد آزمون قرار گرفته است. برای آزمون ارتباط معنیداری متغیر اندازه مؤدی، از آزمون واریانس یکطرفه ناپارامتری کروسکال – والیس استفاده گردید. در نتیجه این آزمون مشخص گردید متغیر اندازه مؤدی با متغیر وابسته ریسک مؤدی ارتباط معکوس معنیداری دارد. علاوه بر این ارتباط معکوس بین اندازه مؤدی و ریسک برای اشخاص حقوقی فعال در بخشهای مختلف تولیدی، خدماتی، بازرگانی و پیمانکاری نیز مورد بررسی قرار گرفت که در این بین تنها برای مودیان فعال در بخش بازرگانی شاهد ارتباط معنیدار معکوس بین اندازه مؤدی و ریسک تمکین بودیم. بهعبارت دیگر با افزایش اندازه مؤدیان فعال در بخش بازرگانی، ریسک تمکین ایشان کاهش می یابد.
Risk management is one of the tax compliance instruments which are aimed to improve taxpayers’ compliance. In this view, effective factors of taxpayers risk are identified, meanwhile taxpayers are classified in different levels and effective tax strategies which are coordinated with each level of risks are chosen and utilized in order to institutionalize rendering services and suitable education, self-assessment and voluntary compliance. The size of taxpayers considered to be one of the main factors affecting their risks. Indeed, developing and implementing effective and targeted strategies for tax compliance regardless of size taxpayers will not be possible. In this research, the independent variable, the taxpayer size, and its significance relationship to the dependent variable, the risk of taxpayer compliance, were tested in two forms which were distributed among 210 legal taxpayers of Western Tehran Tax organization. In order to test the significance relationship of the taxpayer size variable, the Kruskal-Wallas non-parametric one-way variance was used. At the end, the test showed that the taxpayer size variable bore an inverse significant relationship to the dependent variable, the risk running by taxpayer. Furthermore the inverse relationship between taxpayer size and the risk running by corporate operating in different manufacturing, service, trading, and contracting sectors have also been examined. In this regard, we witnessed an inverse significant relationship between taxpayer size and the risk of compliance simply for the taxpayers operating in trading sector. In other words, the risk of their compliance would diminish as the size of the taxpayers operating in the trading sector grows.
Corporate Compliance Risk, Taxpayer Size, Risk Management, Tax Compliance Management, Taxpayer Business Sector
ریسک تمکین اشخاص حقوقی, اندازه مؤدی, مدیریت ریسک, مدیریت تمکین مالیاتی, بخش فعالیت مؤدی
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-784-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/18
1395/2/29
2016/05/18
1395/2/29
Seyed Mahdi
Ramezani
سیدمهدی
رمضانی
0031947532846002689
0031947532846002689
Yes
Ali
Askari
علی
عسکری
0031947532846002690
0031947532846002690
No
fa
تحلیل نظری و تجربی حسابرسی مالیاتی مطلوب در مالیات بر درآمد جهت کاهش فرار مالیاتی
Favorable Tax Audit in order to Reduce Tax Evasion in Income Tax:A Theoretical and Empirical Analysis
مالیات در ایران سهم بسیار ناچیزی در بودجه دولت دارد که بسیار نگرانکننده بوده و تبعات بسیار زیانباری برای اقتصاد ما داشته است؛ از جمله کاهش ناگهانی بودجه دولت در نتیجۀ کاهش قیمت نفت و تحریمهای نفتی، که منجر به کاهش خدمات دولتی و کاهش رفاه مردم، استقراض از بانک مرکزی برای رفع کسری بودجه و تورمهای بسیار بالا و دائمی که فشار آن را قشر کمدرآمد تحمل میکند، و بسیاری از بیماریهای اقتصادی دیگر گردیده است. سؤال این است که چگونه میتوان درآمدهای مالیاتی دولت را افزایش داد؟ در این مقاله به اهمیت مسائل اجرایی مالیاتستانی پرداخته شده و با توجه به وجود اطلاعات نامتقارن در زمینۀ مالیات بر درآمد، برای جلوگیری از پدیده فرار مالیاتی (و افزایش درآمد مالیاتی دولت بدون گسترش پایهها و افزایش نرخهای مالیاتی) مکانیسم حسابرسی خاصی معرفی و با استفاده از نظریه بازیها و روش میدانی مورد تحلیل نظری و تجربی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که اگر گزارش مالیاتی گروهی از مؤدیانی که دارای ویژگیهای شبیه به هم میباشند، با هم مقایسه گردیده و آنهایی که از متوسط گزارش گروه، کمتر گزارش دادهاند با احتمال بیشتر حسابرسی شوند منجر به کاهش فرار مالیاتی، افزایش درآمدهای مالیاتی دولت (در شرایط خاص)، کاهش هزینههای حسابرسی و ثبات درآمدهای مالیاتی دولت خواهد شد.
In Iran, taxes have a very minuscule share in government budget. The situation is very upsetting and it has very harmful consequences for the Iranian economy; for example sudden decrease in the government means as a result of the oil prices slump and embargoes which lead to a downturn in public services and public welfare, government borrowing from the central bank in order to pay for the deficit and very high and constant inflations which their burden are borne by the low income social groups and many other economic ailments. The question concerns how to increase the government’s tax revenues? In this study, we have tried to look at the importance of the issues regarding tax administration and also given the asymmetric information as to the income tax, and in order to prevent tax evasion phenomenon (and to increase government’s tax revenues without extending tax bases and increasing tax rates), to introduce a certain auditing mechanism and attempt to analyze it in a theoretical and experimental manner. We have made use of game theory and field study for that end.
Tax Evasion, Tax Audit, Asymmetric Information, Game Theory
فرار مالیاتی, حسابرسی مالیاتی, اطلاعات نامتقارن, نظریه بازیها
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-790-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/18
1395/2/29
2016/05/182016/05/18
1395/2/29
Ghahraman
Abdoli
قهرمان
عبدلی
0031947532846002691
0031947532846002691
No
Hamid
Abrishami
حمید
ابریشمی
0031947532846002692
0031947532846002692
No
Seyed Mohammad
Hoseinifard
سیدمحمد
حسینی فرد
0031947532846002693
0031947532846002693
Yes
fa
برآورد حجم اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی : تحلیل تجربی در ایران
اقتصاد ایران همانند اغلب اقتصادهای جهان با معضل فرار مالیاتی روبهرو بوده و در سالهای اخیر بهدلیل گسترش تحریمهای اقتصادی، افت شدید قیمت نفت و کسری بودجه حاصل از آن، دولت درپی تمرکززدائی از نظام وابسته به درآمدهای نفتی و جایگزینی آن با درآمدهای مالیاتی است. در چنین شرایطی خلاء مطالعاتی از حیث سنجش و اندازهگیری کمّی حجم اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی اهمیت دوچندانی مییابد. با توجه به چنین ضرورتی، مطالعه حاضر با هدف برآورد حجم اقتصاد زیرزمینی و میزان فرار مالیاتی در اقتصاد ایران با استفاده از رهیافت تابع تقاضای پولی تانزی و الگوی تصحیح خطای برداری (VEC) برای دادههای سالانه 1352 تا 1392 انجام گرفته است. در این مدل نسبت پول نقدِ در گردش به حجم نقدینگی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای بار مالیاتی، نسبت حقوق و دستمزد به درآمد ملی، درآمد سرانه ملی حقیقی و نرخ بهره حقیقی به عنوان متغیرهای توضیحی برای بررسی انتخاب شدهاند. بر اساس یافتههای تحقیق، دو متغیر بار مالیاتی و نسبت حقوق و دستمزد به درآمد ملی بر نسبت پول نقد در گردش به حجم نقدینگی در بلندمدت اثر مثبت و متغیرهای درآمد سرانه ملی حقیقی و نرخ بهره حقیقی در بلندمدت بر این نسبت اثر منفی دارند. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد که حجم اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی برآوردی طی دوره مورد بررسی روندی صعودی دارند.
فرار مالیاتی, اقتصاد زیرزمینی, تابع تقاضای پولی تانزی, الگوی تصحیح خطای برداری (VEC), ایران
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-88-3&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/18
1395/2/29
2016/05/182016/05/182016/05/18
1395/2/29
Reza
Omidipour
رضا
امیدی پور
0031947532846002905
0031947532846002905
No
Jamshid
Pajooyan
جمشید
پژویان
0031947532846002906
0031947532846002906
Yes
Teymour
Mohamadi
تیمور
محمدی
0031947532846002907
0031947532846002907
No
Abas
Memarnezhad
عباس
معمارنژاد
0031947532846002908
0031947532846002908
No
fa
کاربست روشهای داده کاوی به منظور ارتقای عملکرد تشخیص فرار مالیاتی
Using Data Mining Techniques to Enhance Tax Evasion Detection performance
این پژوهش به بررسی کاربست روشهای داده کاوی به منظور ارتقای عملکرد تشخیص فرار مالیاتی می پردازد. داده کاوی، فرایند کشف اطلاعات نامعلوم، ناشناخته و پنهان از یک پایگاه داده است و روشی است منحصر به فرد برای یافتن حقایق جدید و روابط بین دادههای موجود که به وسیله صاحب نظران کشف نشده است. در این پژوهش سودمندی داده کاوی مبتنی بر قواعد وابستگی به عنوان ابزاری برای تشخیص فرار مالیاتی به کار گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه به روش حذف سامانمند، 125 شرکت در دورۀ زمانی 1383 تا 1390 انتخاب گردید. در این پژوهش از 28 متغیر مالی و غیرمالی در قالب 9 طبقه به منظور ایجاد مدل استفاده شد. قواعد وابستگی با بهکارگیری الگوریتم پیشینار برای تشخیص فرار مالیاتی شرکتها استفاده شد. بدین منظور دادهها به طور تصادفی به سه دسته آموزش، اعتبارسنجی و آزمون تقسیم شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روشهای دادهکاوی مبتنی بر قواعد وابستگی با ایجاد دو مدل با درصد صحت 91% بر روی دادههای آموزش، با درصد صحت 88% بر روی دادههای اعتبارسنجی و با درصد صحت 86% بر روی دادههای آزمون توانسته است موفق به تشخیص فرار مالیاتی گردد.
This study examines using data mining techniques to enhance tax evasion detection performance. Data mining is a process to discover uncertain, unknown, and hidden information from a database and it is a unique method of finding new facts and relationships in the existing data that have not been discovered by experts yet. In this study the usefulness of data mining based on association rules is employed as a tool to detect tax evasion. The research population consists of all listed firms on the Securities and Exchange of Tehran. The sample includes 125 firms which are selected by Cohesiveness Removal Method in the period of 1383 to 1390. In this study, 28 financial and non-financial variables in 9 classes have been used to build models. The association rules were used by apriori algorithm to detect tax evasion firms. For this purpose, the data were randomly divided into three categories: training, validation and test groups. The findings indicate that the method of data mining based on association rules by developing two models of 91% accuracy on training data, the percentage of 88% accuracy on data validation and the percentage of 86% accuracy on test data are able to detect tax evasion.
Tax Evasion, Association Rule, Data Mining
فرار مالیاتی, قواعد وابستگی, داده کاوی
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-317-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/18
1395/2/29
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/18
1395/2/29
Mohsen
Dastgir
محسن
دستگیر
0031947532846002698
0031947532846002698
No
Maryam
Qaribi
مریم
غریبی
0031947532846002699
0031947532846002699
Yes
fa
بررسی راهکارهای فقهی- قانونی جرایم در نظام مالیاتی
Reviewing and Providing Jurisprudence-legal Solutions for Crimes in the Tax System
درآمدهای مالیاتی بهترین منبع درآمدی دولت و یکی از مهمترین ابزارهای پیشبینی شده در سند چشمانداز، برنامههای توسعه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی است. در همین راستا و در جهت جایگزین کردن این منبع درآمدی و رهایی از وابستگی به درآمد نفتی، قوانین مالیاتی کشور نیز به صورت جدی مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفته است. اما آنچه در بازنگری این قوانین مورد غفلت واقع شده است، مباحث جرایم مالیاتی و تطبیق آن با شریعت اسلامی و احیاناً کارآمدی آن است. از آنجایی که بحث مشروعیت جرایم به عنوان یکی از مهمترین مباحث پیشِ روی هر قانونی است، لذا در این تحقیق سعی شده است تا اولاً اصل قانونی بودن جرایم با استفاده از مبانی فقهی مورد بررسی قرار گیرد. ثانیاً جهتگیری صحیح جرایم با استفاده از منابع دینی بیان گردد. بررسیها نشان میدهد که مالیاتها از سنخ دیون (و نه الزام) می باشند و لذا گرفتن جریمه تاخیر (از نوع مالی) در مالیات، با مشکل فقهی شبهه ربا مواجه است. همچنین مجازاتهای موجود در نظام مالیاتی اسلام، عموماً جنبه توبیخ و سرزنش داشته است تا این که بخواهد از سنخ جریمههای مالی باشد. در ادامه نیز بیان شده است که شناخت جامعه هدف در نظام مالیاتی و در نظر گرفتن جرایم از اهمیت ویژهای برخوردار است و اجرای مجازاتهای مالی برای ممتنعین از مالیات علاوه بر نداشتن کارایی لازم، از سازگاری کافی نیز برخوردار نبوده است. در نهایت، تمرکز بر جرایم غیرمالی علاوه بر سازگاری با شریعت اسلامی، از کارایی مناسب در نیل به اهداف وضع جرایم برخوردارند.
Taxes are not only the best revenue sources for government but also the most important devised tools in Iran’s 20- year vision plan, the development and resistance economy programs. So, the tax laws have been reviewed and reformed to alternate oil revenues with taxes, but tax penalties, their compatibility with Islamic sharia (Islamic Law) and efficiency have been neglected in this trend. As every law must have legality, we will study Islamic legality of these penalties, after that we will indicate the right orientation of the penalties. Our studies show that tax is a kind of debts (not a legal order), and so the penalty for the payment delay is illegal because of Reba. In the other hand, Islamic punishment has reprimand aspect typically rather than financial aspects. We need to know the target populations in the tax system, so punishment of the disobeyed people has not necessary effectiveness and compatibility. Finally non-financial punishments have enough effectiveness for meeting the goals in addition to their compatibility with Islamic sharia.
Tax, Crimes, Financial and Non-financial Penalties
مالیات, جرایم, مجازات مالی و غیرمالی
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-787-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/21
1395/3/1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/21
1395/3/1
Majeed
Habibian Naghibi
مجید
حبیبیان نقیبی
0031947532846002702
0031947532846002702
No
Hossein
Kafshgar Jelodar
حسین
کفشگر جلودار
0031947532846002703
0031947532846002703
Yes
fa
مقایسه آثار رفاهی و زیستمحیطی انواع مالیات بر کربن به تفکیک مناطق مختلف در ایران با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای منطقهای
The Comparison of Welfare and Environment Impacts of Carbon Tax in Different RGeneral Equilibrium Modelegions of Iran: Application of Dynamic Regional
در این مطالعه با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای منطقهای، آثار رفاهی و زیستمحیطی اعمال مالیات غیرمتوازن بر کربن به تفکیک مناطق مختلف در ایران مورد بررسی قرار میگیرد. به این منظور ابتدا میزان تمایل به پرداخت استانهای مختلف جهت گریز از آثار زیانبار آلودگی محاسبه شده و بر اساس آن استانهای ایران در قالب 8 منطقه طبقهبندی میگردد. پس از آن سه سناریوی سیاستی مختلف تعریف گردیده و نتایج هر یک مورد مقایسه قرار میگیرد. این سه سناریو به صورت سناریوی پایه (بدون مالیات و دخالت دولت)؛ مالیات یکنواخت بر کربن و مالیات غیرمتوازن بر کربن به تفکیک مناطق میباشند. سال مبنا سال 1390 در نظر گرفته شده است و با توجه به اینکه اثرگذاری سیاستهای زیستمحیطی در دراز مدت میباشد، اثرات سیاستهای مختلف در 35 دوره 10 ساله بررسی گردید. بر اساس نتایج تحقیق، درونی کردن هزینههای آلودگی محیط زیست با وضع مالیات بر کربن آثار رفاهی و زیستمحیطی مثبت داشته و این آثار با وضع مالیات غیرمتوازن بهبود مییابد.
In this article, we explore the welfare and environmental impacts of unbalance tax on carbon for different areas in Iran using a regional dynamic general equilibrium model. For this purpose, initially the willingness of each province to pay in order to avoid the harmful impacts of pollution has been calculated in different provinces and based on that, these provinces have been classified into eight regions. Then we have defined three different policy scenarios and compared the results of each. The three scenarios include the base scenario (without taxes and government intervention), balance carbon tax and unbalance carbon taxes for different regions. The effects of different policies are investigated in 35 periods of 10 years (1730-1390). According to results of study, internalizing the costs of environmental pollution from carbon taxes has positive environmental and welfare impacts. It should be noted that the welfare effects of balance carbon tax policy, is more unbalance. While the effects of environmental factors on balance carbon taxes is more than unbalance tax policy.
Regional Dynamic General Equilibrium Model, Welfare and Environmental Impacts, Uneven Carbon Tax, Environmental Costs
الگوی تعادل عمومی پویای منطقهای, آثار رفاهی و زیستمحیطی, مالیات غیرمتوازن بر کربن, هزینههای آلودگی محیط زیست
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-604-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/21
1395/3/1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/21
1395/3/1
Farhad
Khodadadkashi
فرهاد
خداداد کاشی
0031947532846002704
0031947532846002704
No
Mehdi
Akaaberi Tafti
مهدی
اکابری تفتی
0031947532846002705
0031947532846002705
Yes
Yeganeh
Mosavijahromi
یگانه
موسوی جهرمی
0031947532846002706
0031947532846002706
No
Aliakbar
Khosravinejad
علیاکبر
خسروینژاد
0031947532846002707
0031947532846002707
No
fa
رویکرد نظام کیفری ایران به جرم فرار مالیاتی
Iranian Criminal System’s Approach to Tax Evasion
فرار مالیاتی از جمله جرایمی است که با وجود ضریب بالای بزهکاری در جرایم اقتصادی، فراوانی بیشتری را به خود اختصاص داده است. قانونگذار ایران پس از اصلاحات مکرر قوانین مالیاتی، در ماده 201 قانون مالیاتهای مستقیم 1380 و در ماده 274 اصلاحیه قانون مزبور مصوب 1394 این پدیده اقتصادی را جرمانگاری و کیفر حبس برای آن پیشبینی نموده است. لیکن از منظر عناصر متشکله جرم و مجازات، ابهامات بسیاری در ماده مزبور وجود دارد. فرار مالیاتی، جرمی عمدی است که رفتار فیزیکی آن میتواند از نوع فعل مثبت یا منفی باشد. از حیث اوضاع و احوال برای تحقق فرار مالیاتی، لزومی به مباشرت مرتکب در تنظیم مدارکِ خلاف واقع نیست بلکه صرف استناد به مدارک تنظیمی توسط ثالث در تحقق جرم کفایت میکند. از طرف دیگر در مصداق ترک فعل باید مدت زمان سه سال متوالی سپری شود. از جهت عنصر نتیجه نیز نسبت به مطلق یا مقید بودن این جرم احتمال متعددی مطرح میشود که به نظر میرسد مقید دانستن آن با اصول حقوقی و تفسیر به نفع متهم انطباق بیشتری دارد. بر این اساس پژوهش حاضر در تحلیل رویکرد نظام کیفری ایران به ارکان تشکیلدهنده جرم فرار مالیاتی میپردازد.
Tax evasion has the higher frequency in the economic crime rate. After the repeated reforms in the Direct Tax Act especially in Article 201 approved in 1380 and Article 274 in 1394, this economic phenomenon (tax evasion) was criminalized and punishable by imprisonment. But in terms of elements of crime and punishment, there are many ambiguities in this article. Tax evasion is an intentional crime which physical behavior can be resulted from positive or negative actions. In terms of conditions for committing tax evasion, offenders need not to direct perpetration the Fraud documents file but the facts cited in the third person settings, will suffice. In the other hand, the omission should be completed during three consecutive years. The element result for the ratio of the absolute or conditional crime much possibility arises that seems to be conditional its compliance with the principles of legal interpretation in favor of the accused. This article based on the systematic approach to the analysis of the elements that constitute the crime of tax evasion will be discussed.
Tax Crimes, Tax Evasion, Crime, Taxes, Avoid Taxes
جرایم مالیاتی, فرار مالیاتی, جرایم اقتصادی, مالیات, اجتناب از پرداخت مالیات
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-362-2&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/212016/05/21
1395/3/1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/212016/05/21
1395/3/1
Abolfath
Khaleghi
ابوالفتح
خالقی
0031947532846002708
0031947532846002708
No
Davood
Seifyghareyetagh
داود
سیفی قره یتاق
0031947532846002709
0031947532846002709
Yes
fa
بررسی رابطۀ بین توزیع درآمد و ساختار مالیاتی کشورهای منتخب
The Relationship between Income Distribution and Tax Structure in the selected Countries
توزیع درآمد و تلاش در راستای بهبود آن، یکی از مهمترین مسائلی است که دولتها با آن مواجه هستند. توزیع درآمد از عوامل مهمی تاثیر میپذیرد. هدف این مقاله بررسی تاثیر ساختار مالیاتی بر روی توزیع درآمد است. متغیرهای مورد استفاده شامل ضریب جینی به عنوان متغیر وابسته، درآمد سرانه، آموزش، سهم مالیات بر درآمد شخصی، سهم مالیات بر شرکتها، مالیات بر مجموع درآمد و سهم مالیات بر کالاها و خدمات از کل درآمدهای مالیاتی است. در این مقاله از دادههای پانل 19 کشور طی سالهای 1995 تا 2012 استفاده شده است. همچنین مدلی نیز برای کشور ایران تخمین زده شده است. فرضیه تحقیق این است که ساختار مالیاتی بر روی توزیع درآمد تاثیرگذار است. نتایج نشاندهنده این است که آموزش، تاثیر معناداری بر روی توزیع درآمد نخواهد داشت. فرضیه U وارون کوزنتس در این بررسی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج حاکی از مورد تائید بودن فرضیه کوزنتس در مدل پانل میباشد ولی در مورد کشور ایران، فرضیه کوزنتس مورد تائید قرار نگرفته است. فرضیه مورد بررسی این تحقیق با توجه به نتایج تخمین مورد تائید قرار گرفته است. با افزایش سهم مالیات بر درآمد شخصی و سهم مالیات بر شرکتها از کل درآمدهای مالیاتی، ضریب جینی کاهش خواهد یافت و توزیع درآمد بهبود خواهد یافت. همچنین با افزایش سهم مالیات بر کالاها و خدمات از کل درآمدهای مالیاتی، توزیع درآمد رو به وخامت خواهد نهاد و ضریب جینی افزایش خواهد یافت. همچنین در ادامه از رگرسیون مقطع عرضی استفاده شده است که نتایج مذکور مورد تائید قرار گرفته است و با افزایش مالیات بر مجموع درآمد، توزیع درآمد بهبود خواهد یافت.
Income distribution and related efforts to improve it are the most important issues facing government. It is affected by important factors. The present study aims at analyzing tax structure on income distribution. The variables which are used are GINI coefficient as dependent variables, income per capita, education, share of tax on personal income, share of tax on corporate, total income tax and share of tax on goods and services. We apply the panel method to data of 19 countries from 1995 to 2012. Also the model is estimated for Iran. Our hypothesis is that income distribution is influenced by tax structure. The results show that education has no significant effect on income distribution. Kuznets inverse U hypothesis tested in this study and results indicate that Kuznets hypothesis is confirmed in panel model but the country (Iran) has not been approved Kuznets hypothesis. Due to the results of this study, article hypothesis was confirmed. With increasing of personal income tax and corporate income tax share of total tax income, GINI coefficient will be decreased and income distribution will be improved. Also with increasing in share of tax on goods and services, income distribution will be worse and GINI coefficient will be increased. The used cross- section regression confirmed aforementioned results and with increasing in total income tax, income distribution will improve.
Income Distribution, Panel Data, Taxes, Kuznets Hypothesis
توزیع درآمد, پانل دیتا, مالیاتها, فرضیه کوزنتس
0
0
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-174-1&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/212016/05/212016/05/21
1395/3/1
2016/05/182016/05/182016/05/182016/05/182016/05/212016/05/212016/05/212016/05/21
1395/3/1
Mohsen
Mehrara
محسن
مهرآرا
0031947532846002710
0031947532846002710
No
Pourya
Esfahani
پوریا
اصفهانی
0031947532846002711
0031947532846002711
Yes