fa
jalali
1395
12
1
gregorian
2017
3
1
24
32
online
1
fulltext
fa
تحلیل اثرات سیاستهای مالی و مالیاتی کارآمد بر سرمایهگذاری خصوصی در ایران: با تأکید بر مالیات بر درآمد شرکتها و بیانضباطی مالی دولت
چکیده
بر اساس دیدگاههای اقتصادی، سیاستهای مالی و مالیاتی، اثرات متفاوتی بر سرمایهگذاری خصوصی دارند. بر اساس رویکرد کلاسیکها، سیاستهای مالی و مالیاتی باعث برونرانی سرمایهگذاری خصوصی میشود، اما کینزینها معتقدند که سیاستهای مالی و مالیاتی باعث درونرانی سرمایهگذاری خصوصی میشود. در رویکرد ریکاردویی، سیاستهای مالی و مالیاتی اثری بر سرمایهگذاری خصوصی ندارد. همچنین، مالیات بر شرکتها علاوه بر منبع کسب درآمد برای دولت، از طریق کاهش سرمایهگذاری خصوصی منجر به کاهش تولید و در نهایت کاهش پایه مالیاتی میشود. این پژوهش، به تحلیل اثرات سیاستهای مالی و مالیاتی کارآمد بر سرمایهگذاری خصوصی در ایران با استفاده از توابع عکسالعمل آنی، تجزیه واریانس و تحلیل همانباشتگی جوهانسن در دوره (93-1357) میپردازد. نتایج حاصل از توابع عکسالعملی تحریک بیانگر این است که وقوع یک شوک مثبت در متغیرهای مالی و مالیاتی در ابتدای دوره باعث افزایش و در ادامه باعث کاهش نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی میشود. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل همانباشتگی جوهانسن بیانگر ارتباط منفی بین متغیرهای مالی و مالیاتی و نسبت سرمایهگذاری خصوصی به تولید ناخالص داخلی در بلندمدت است.
The Analysis of the Effects of Efficient Fiscal and Tax Policies on Private Investment in Iran with an Emphasis on Corporate Income Tax and Fiscal Indiscipline
سیاستهای مالی, سرمایهگذاری عمومی, مالیات بر درآمد شرکتها, کسری بودجه, سرمایهگذاری خصوصی
11
34
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-1117-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/21
1396/3/31
2017/06/21
1396/3/31
حجت
ایزدخواستی
h_ izadkhasti@sbu.ac.ir
0031947532846004165
0031947532846004165
Yes
ab _arabmazar@sbu.ac.ir
عباس
عرب مازار
0031947532846004166
0031947532846004166
No
fa
ارزیابی تاثیر معافیتهای مالیاتی موضوع ماده 132 بر سرمایهگذاری و ورود شرکتها به شهرستانهای کمتر توسعه یافته کشور
The Evaluation of Tax Exemptions of Article 132 Impact on Firms’ Establishment and Investment in Iran’s Less Developed Cities
چکیده
امروزه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از مشوقهای مالیاتی برای جذب سرمایهگذاری استفاده میکنند و به نظر میرسد همواره مالیات پایینتر، آسانترین راهحل انتخاب شده توسط مقامات دولتی و ایالتی، برای تاثیر گذاری بر اقتصاد محلی میباشد. با اینحال فراهم کردن شرایط و چارچوب منسجمی از مشوقهای مالیاتی جهت تقویت سرمایهگذاری، رشد تولید و افزایش اشتغال، یکی از مسایلی است که همچنان به صورت یک سوال باز، مورد بررسی بسیاری از محققان در کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته می باشد و سیاستگذاران اقتصادی و به ویژه مقامات مالی را با چالش مواجه کردهاست. از یک طرف اثربخشی چنین مشوقهای مالیاتی به عنوان بسته سیاستی در مقایسه با هزینههای آن قابل تامل بوده و از طرف دیگر تئوریهای اقتصادی کاهش هزینههای سرمایهگذاری را مورد توجه جدی خود قرار دادهاند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر معافیتهای مالیاتی موضوع ماده 132 بر سرمایهگذاری و ورود شرکتها به شهرستانهای کمتر توسعه یافته کشور، برای دوره زمانی 1387-1375میباشد. روش استفاده شده در این مطالعه روش گروه کنترل ترکیبی (SCM) میباشد. در این روش به منظور محاسبه نتایج در حالت عدم بهرهمندی شهرستانهای درمان از معافیتهای مالیاتی مذکور، از ترکیب وزنی نتایج شهرستان کنترل (شهرستانهایی غیرمشمول معافیتهای مالیاتی مدنظر) استفاده میشود. وزنهای بهینه به طور سیستماتیک و از یک فرایند بهینه یابی حاصل میشوند. نتایج این مطالعه حکایت از این دارد که معافیتهای مالیاتی موضوع ماده 132 تاثیری بر ورود شرکتها و سرمایهگذاری در شهرستانهای کمتر توسعه یافته کشور نداشتهاند.
Abstract
Nowadays in many developing countries, tax incentives are used in order to attract investment and it seems, in order to affect the local economy, levying lower taxes is always the easiest solution selected by the governments. However, still providing a coherent condition and framework for tax incentives to boost investment, economic growth and increase employment is one of the challenging and investigating issues for economic policymakers, especially financial authorities, and researchers in developing and even developed countries. On one hand, the effectiveness of such tax incentives is considerable as a policy package compared to its costs, and on the other hand, the economic theories are considering seriously reducing the cost of investment. The aim of this paper is to study the impact of tax exemptions of the article 132 on firms entering and investment in Iran’s less developed cities over the period 1996 – 2008. The method used is Synthetic Control Method (SCM). The optimal weights are derived systematically and via an optimization process. In this method, in order to obtain the results in the case of the mentioned tax exemptions’ lack for the treated cities, the weighted combination from results of control counties (ineligible counties for the tax exemptions) is used. The results indicate that tax exemptions of Article 132 have no impact on firms entering and investment in Iran’s less developed counties.
The Less Developed Counties, Tax Exemptions,
1. رضایی, ابراهیم (1388). " نقش مشوقها و نرخهای موثر مالیاتی در پویایی سرمایهگذاری: رویکرد اقتصاد کلان", پژوهشنامه مالیات, شماره 7 , صفحه 84-65.
2. کشاورز حداد, غلامرضا (1395). اقتصاد سنجی دادههای خرد و ارزیابی سیاست. نشر نی.
3. عبدالملکی, ح. و شیردلیان, ش.(1393). " تحلیل معافیتهای مالیاتی بر کارایی اقتصادی منطقهای (مطالعه موردی معافیت-های مالیاتی موضوع ماده 132). فصلنامه پژوهشهای مالیات.شماره20.
4. فلیحی,ن.خان جان,ع و غلامی, الهام (1387). " بررسی اثر معافیت های مالیاتی منطقه ای (موضوع ماده 132 قانون مالیات های مستقیم)" , طرح تحقیقاتی. پژوهشکده امور اقتصادی, تهران.
5. قانون مالیاتهای مستقیم (به اهتمام محمد قاسم پناهی)(1394). تهران: بلاغ دانش.
6. موسوی جهرمی, یگانه, عبدی, محمدرضا و غلامی, الهام (1394). "محاسبه مخارج مالیاتی سیستم مالیات بر ارزش افزوده ایران", پژوهشنامه مالیات, شماره 23 (مسلسل 7) , صفحه 69-45.
35
58
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-162-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/21
1396/3/31
2017/06/212017/06/21
1396/3/31
mosavi@pnu.ac.ir
یگانه
موسوی جهرمی
0031947532846004183
0031947532846004183
Yes
دانشگاه پیام نور-ازگل
سیدحسین
ایزدی
Izadi_hosein@hotmail.com
0031947532846004184
0031947532846004184
No
دانشگاه پیام نور-ازگل
محمدرضا
رضوی
mrazavi@itsr.ir
0031947532846004185
0031947532846004185
No
دانشگاه آزاداسلامی-واحدعلوم و تحقیقات
فرهاد
خدادادکاشی
khodadad@pnu.ac.ir
0031947532846004186
0031947532846004186
No
دانشگاه آزاداسلامی -پیام نور
fa
نرخ های بهینه مالیاتی در شرایط رانت جویی مالیاتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک
The Optimized Tax Rates under Tax Rent-Seeking Conditions by using Genetic Algorithm
چکیده
مالیات یکی از ابزارهای سیاست مالی در تنظیم فعالیتهای مختلف اقتصادی در رسیدن به تعادل اقتصادی و عدالت اجتماعی است. سیاستهای مالیاتی از طریق تصحیح و تثبیت فعالیتهای اقتصادی در بخشهای مختلف، نه تنها به تأمین منابع مالی دولت، بلکه به رشد و توسعه اقتصادی نیز میتواند کمک کند. دولت با استفاده از سیاستهای مالیاتی مناسب و ترکیب بهینه مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم، میتواند به نحو مؤثرتری به اهداف تخصیص بهینه منابع، باز توزیع درآمد و عدالت اجتماعی نزدیکتر شود. به عبارت دیگر، نظریه مالیاتبندی بهینه در ادبیات مالیاتی در راستای در نظر گرفتن ملاحظات عدالت و برابرسـازی مطرح و گسترش یافته است. نرخهای بهینه شامل مجموعهای از نرخها اسـت کـه بایسـتی مقادیر بهینـهشان به گونهای انتخاب گردد که تابع مطلوبیت افراد را حداکثر کند، همچنین بیشترین درآمد و کمترین تبعات منفی اجتماعی را نیز در پی داشته باشد. در این راستا، میزان دریافتیهای حاصل از مالیاتها در کارایی اجرای سیاستهای مالی اثر دارد. یکی از عواملی که عملکرد دولت در دریافتهای مالیاتی را تحت تأثیر قرار میدهد، وجود فرصتهای رانتجویی است که از طریق آن امکان عدم پرداخت مالیات میتواند به وجود آید. در این مقاله، سعی شده است تا در چارچوب یک سیستم تعادل عمومی و روشهای بهینهیابی هوشمند (الگوریتم ژنتیک)، نرخهای بهینه مالیاتی در شرایط اقتصاد دارای رانت استخراج گردد. نتایج حاصل از بهینهیابی مدلهای تصریح شده نشان میدهد که با وجود رانتجویی در درآمدهای مالیاتی دولت، مالیات بر مصرف بیش از سطح بهینه است و در مقابل، مالیات بر حقوق و دستمزد بسیار کمتر از سطح بهینه عمل میکند. این یافتهها بیانگر آن است که امکان رانت در مالیات بر حقوق و دستمزد نسبت به مالیات بر مصرف به دلیل پیچیدگیهای اجرا و وصول آن بیشتر است؛ در حالی که رانت جویی در مالیات بر مصرف به دلیل شفافیت و تک نرخی بودن آن کمتر میباشد.
Abstract
Tax is one of the financial policy tools in regulating various economic activities to achieve economic balance and to establish social justice. Tax policies can not only help to provide financial resources for government, but also contribute to economic development and growth. Government can use appropriate tax policies and optimized combination of direct and indirect taxes to accomplish successfully optimized resource assignment, redistribution of income and social justice. In other words in tax literature, the optimized taxation theory has been developed with the aim at considering justice and equality. The optimized tax rates are a series of rates which values should be selected in a way to maximize utility function and to produce maximum revenue and has minimum negative consequences. The tax revenues affect the efficiency of financial policies implementation. One of the factors affecting government performance in receiving tax revenues is rent-seeking opportunities through which the possibility of tax unpaid may occur. This paper tries to extract the optimized tax rates in the context of rent-seeking economy in terms of a public balance system and intelligent optimization methods (Genetic Algorithm). The results of optimization of described models indicated that in the context of rent-seeking in government tax revenues, tax on consumption is more than optimized level and conversely, tax on wage and payment is lower than the optimized level. These findings indicate that the possibility of rent-seeking on wage tax is more than consumption tax due to implementation complexity and its reception. Meanwhile, rent-seeking in consumption tax is lower than another due to transparency and a single rate.
Optimal Tax Rate, Rent Seeking, General Equilibrium, Genetic Algorithm
نرخ بهینه مالیات, رانت جویی, تعادل عمومی, الگوریتم ژنتیک, ایران
59
96
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-931-6&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
2017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
مجید
مداح
majid.maddah@semnan.ac.ir
0031947532846004171
0031947532846004171
Yes
دانشگاه سمنان-دانشکده اقتصاد، مدیریتو علوم اداری
اسمعیل
ابونوری
Esmaiel.abounoori@gmail.com
0031947532846004172
0031947532846004172
No
دانشگاه سمنان-دانشکده اقتصاد، مدیریتو علوم اداری
محسن
شفیعی نیک آبادی
shafiei@semnan.ac.ir
0031947532846004173
0031947532846004173
No
دانشگاه سمنان-دانشکده اقتصاد، مدیریتو علوم اداری
ندا
سمیعی
nedasamiei@gmail.com
0031947532846004174
0031947532846004174
No
دانشگاه سمنان-دانشکده اقتصاد، مدیریتو علوم اداری
fa
بازاریابی اجتماعی در سازمان امور مالیاتی: تبیین نقش انتقام ارباب رجوع در تمایل به فرار مالیاتی
Social Marketing in Tax Administration: Explaining the Role of the Client Revenge in Initiation to Tax Evasion
چکیده
انتقام از جمله رفتارهای ضدّ اجتماعی و منفی است که باعث بروز رفتار و تبعات مختلف میگردد. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بیان عوامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای انتقام جویانه، پیامدهای این رفتار منفی در سازمان مالیاتی را بررسی نماید. روش پژوهش حاضر توصیفی و کمّی است. جامعه آماری پژوهش، مودیان مالیاتی است که در تابستان سال 1394 به ساختمان مرکزی اداره کل امور مالیاتی تهران مرکز مراجعه کردند. نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده 430 نفر انتخاب شدند. از پرسشنامه برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نرم افزارهایWarp PLS5 و SPSS 18 استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر یک از متغیرهای تصویر سازمان، اعتماد، فقدان پذیرش اشکالات، عدم شفافیت قوانین، احساس بی عدالتی و شکست خدمات در انتقامجویی مودیان نسبت به سازمان مالیاتی تاثیرگذار بوده و رفتارهای انتقامجویانه مودیان مالیاتی بر گفتههای شفاهی منفی و تمایل به فرار مالیاتی تاثیر گذاشته است.
Revenge is an anti-social and negative behavior which causes different behavior and consequences. This study considers not only the factors result in revenge behaviors but also their consequences in tax administration. The method of this study is descriptive and quantitative. The statistic population is taxpayers who have referred to the headquarters of the state tax administration of Tehran in the summer of 1394. The sample was 430 subjects, selected by using simple random sampling. The questionnaire was used for measuring variable and the software Warp PLS5 and SPSS18 were used for analyzing the data. The results indicated that each variable such as organization image, trust, lack of acceptance problems, lack of transparency rules, feeling of injustice and failure in rendering services result in revenge of taxpayers to tax administration and finally lead to negative word of mouth and increasing intention of tax evasion.
Revenge, Negative Word of Mouth, Intention to Tax Evasion, Tax Administration
انتقام, گفتههای شفاهی منفی, تمایل به فرار مالیاتی, سازمان امور مالیاتی
97
123
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-761-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
میثم
شیرخدائی
shirkhodaie@umz.ac.ir
0031947532846004175
0031947532846004175
Yes
دانشگاه مازندران ، بابلسر
فرشته
خلیلی پالندی
f.khalilipalandi@yahoo.com
0031947532846004176
0031947532846004176
No
دانشگاه تربیت مدرس تهران
هاجر
شیرازی
hajarshirazi@yahoo.com
0031947532846004177
0031947532846004177
No
سازمان امورمالیاتی مرکز تهران
fa
بررسی رابطه متقابل اجتناب مالیاتی و کیفیت افشای اطلاعات با استفاده از سیستم معادلات همزمان (3SLS)
An Investigation of the Correlation between Tax Avoidance and Disclosure Quality in the Listed Companies of Tehran Stock Exchange (TSE) by the Simultaneous Equation Method (3SLS )
اجتناب مالیاتی شامل مجموعه راهکارهائی است که منجر به کاهش مالیات در چارچوب قوانین و مقررات میشود. اجتناب مالیاتی میتواند بر درجه شفافیت اطلاعات شرکت اثر گذاشته و در مقابل درجه شفافیت اطلاعات شرکت نیز میتواند بر اجتناب مالیاتی واحد تجاری اثر بگذارد. بر این اساس تبیین ارتباط متقابل بین این رفتارها و چگونگی ارتباط بین این دو میتواند قابل بررسی باشد. از اینرو در این تحقیق، ارتباط متقابل بین اجتناب مالیاتی و کیفیت افشا مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور، نمونهای متشکل از 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی دوره 1393- 1389 انتخاب شده و با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان (3SLS) ارتباط متقابل بین آنها مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که بین اجتناب مالیاتی و کیفیت افشا رابطه متقابل و منفی وجود دارد. این یافتهها میتواند برای سیاستگذاران مالیاتی از جهت تبیین چگونگی ارتباط بین اجتناب مالیاتی و میزان کیفیت افشا مفید باشد.
Tax avoidance involves a set of mechanisms that decreases tax payable in the framework of laws and regulations. Tax avoidance can affect on transparency of information in the firms and vice versa. On this reasoning, the correlation between tax avoidance and disclosure quality is investigable. The statistics sample is about 104 listed companies which are studied over 2010-2014 and the data is analyzed by simultaneous equation method and the correlation between them is investigated. Our findings show there is a negative simultaneous relationship between tax avoidance and disclosure quality. These findings are useful for tax policy makers in determination of relationship between tax avoidance and disclosure quality.
Tax Avoidance, Disclosure Quality, Simultaneous Equation
اجتناب مالیاتی, کیفیت افشا, معادلات همزمان 3SLS
125
144
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-890-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/21
1396/3/31
حسین
فخاری
h733hf@yahoo.com
0031947532846004178
0031947532846004178
Yes
دانشگاه مازندران ، بابلسر
سعید
طهماسبی خورنه
tahmasebisaeid@ymail.com
0031947532846004179
0031947532846004179
No
دانشگاه مازندران ، بابلسر
fa
نظام مالیاتی سازگار با اقتصاد مقاومتی در ایران
( با تاکید بر تثبیت اقتصاد کلان، انعطاف پذیری، شفافیت و پاسخگویی)
The Tax System Compatible with Economy of Resistance in Iran
(with an Emphasis on Macroeconomic Stabilization, Flexibility, Transparency and Accountability)
چکیده
نظام مالیاتی به عنوان ابزار سیاست مالی برای توزیع درآمد و ثروت، حساسیت زیادی نسبت به نوسانات اقتصادی دارد و عامل تعیین کننده ای در تحقق اقتصاد مقاومتی تلقی میشود. هدف از این مقاله که با روش تحلیل اقتصادی- فقهی انجام شده است، بررسی مؤلفههای نظام مالیاتی سازگار با اقتصاد مقاومتی، نقش و راههای تأثیر گذاری این نظام برای تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران با رویکردی اسلامی میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که "سازگاری نظام مالیاتی"، شاخص ترکیبی موزونی از شاخصهای منفردی همچون نسبت مالیاتها به تولید ناخالص داخلی، درجه شفافیت و پاسخگویی، میزان انعطاف پذیری زمانی و مکانی و مدت وقفههای وصول مالیات میباشد. همچنین نظام مالیاتی سازگار با هموار کردن سیکل تجاری، میتواند موجب تثبیت و رشد حقیقی اقتصاد و افزایش آستانه مقاومت اقتصاد کلان کشور شود. شفافیت در تمام بخشهای اقتصادی از جمله نظام مالیاتی و گسترش پایههای مالیاتی میتواند هم درآمد مالیاتی را افزایش دهد و هم از فشار بیشتر بر پایههای مالیاتی موجود بکاهد که بهنوبه خود موجب تقویت تولید و در نتیجه افزایش آستانه مقاومت اقتصادی کشور میشود و اینکه فرار مالیاتی و اقتصاد زیر زمینی نشان دهنده ناسازگاری نظام مالیات با اقتصاد مقاومتی در ایران است.
Tax system as an instrument of fiscal policy for the distribution of income and wealth, is sensitive to economic fluctuations and considered as decisive factor in the realization of resistance economy. The purpose of this paper which is done by the economic-juridical analysis, examination of the tax system compatible with the resistance economy, the role and influence of this system to realize the resistance economy in Iran with an Islamic approach. The research findings show that "the tax system compatibility" index is harmonious fusion of individual indicators such as the ratio of taxes to GDP, the degree of transparency and accountability, the flexibility of time and place and time of receipt of the tax breaks. The tax system which is compatible with smoothing business cycles and growth in the real economy can stabilize and increase resistance threshold of macroeconomic country. The transparency in all economic sectors, including the tax system and broadening the tax base could increase tax revenue and also reduce the pressure on the existing tax base, which in turn would boost production and thus increase state economic resistance threshold. The tax evasion and the underground economy represent incompatibility of tax system with economy of resistance in Iran.
Resistance Economy, Flexibility, Accountability, macro economy Stabilization, Transparency, Tax System
اقتصاد مقاومتی, انعطاف پذیری, پاسخگویی, تثبیت اقتصاد کلان, شفافیت, نظام مالیاتی
145
176
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-1123-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/24
1396/4/3
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/24
1396/4/3
امیر
خادم علیزاده
aalizadeh@atu.ac.ir
0031947532846004180
0031947532846004180
Yes
دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده اقتصاد
fa
امکان سنجی استفاده از داوری در حل و فصل اختلافات مالیاتی بین المللی
The Feasibility of Arbitration Use in International Tax Dispute Settlement
حذف مالیات مضاعف اشخاصی که فعالیت تجاری برون مرزی انجام میدهند، به نفع بسیاری از کشورهاست؛ زیرا چنین اختلافاتی از یک طرف، دولت وضع کننده مالیات و از طرف دیگر اشخاص خصوصی را درگیر میکند و اختلافات مالیاتی بین این دو به راحتی قابل رجوع به داوری نیست. بنابراین دولتها برای دستیابی به سهم بیشتری در تجارت جهانی باید به حذف مالیات مضاعف بپردازند. حل اختلاف در موافقتنامههای مالیاتی امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. حالتی که موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف وجود نداشته باشد، مؤدی تنها قادر خواهد بود دعوای خود را نزد مراجع داخلی دولتِ واضع مالیات مطرح کند، اما جایی که چنین موافقتنامه ای وجود داشته باشد، این امکان برای دولت متبوع مؤدی فراهم میآید که وارد فرایند دادرسی شود و نقشی مؤثر ایفا کند.
It is in the interest of most States to eliminate double taxation upon persons or enterprises involved in transnational commerce. Because such disputes involve, on the one hand, the states which impose taxes, and private entities on the other, taxation disputes between such parties are not easily susceptible to arbitration. Hence, to achieve a greater share in global trade, governments should eliminate double taxation. Nowadays, in tax treaties, settlement of tax disputes is considered more than ever. In case there is no agreement on avoidance of double taxation, taxpayers can only bring their cases into local tax authorities of government, but where such agreements exist, national government of the taxpayer may get involve into the judicial process and play an effective role.
Words: Double taxation, Arbitration, Mutual Agreement Procedure
مالیات مضاعف, داوری, آیین توافق دوجانبه
177
194
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-899-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/242017/06/24
1396/4/3
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/242017/06/24
1396/4/3
ریحانه
دست افکن
0031947532846004181
0031947532846004181
Yes
سازمان امورمالیاتی کشور -دفتر حقوقی
fa
انگیزش و تربیت اخلاقی در نظام مالیاتی اسلام
Moral Motivation and Trainingin the Islamic Tax System
یکی از جنبههای برجسته در مالیاتهای اسلامی نظیر خمس و زکات استفاده از سیستم داوطلبانه در انگیزش، محاسبه و پرداخت است. در مقابل در مالیاتهای متعارف به طور عمده از چارچوبهای کنترلی و تشویقی – تنبیهی برای انگیزش، محاسبه و دریافت آن استفاده می شود. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی میزان توجیه پذیری این دو نوع سیاست گذاری مالیاتی می پردازیم و این سوال را مطرح میکنیم: آیا باید در مالیاتهای اسلامی نیز از سیاستهای کنترلی و تشویقی و تنبیهی متعارف استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که اخلاق، نقشی محوری در مالیاتهای اسلامی ایفا میکند و استفاده از سیاستهای کنترلی و تشویقی- تنبیهی میتواند موجب هزینههایی چون کاهش انگیزش درونی و کاهش اثربخشی مالیاتهای اسلامی در رشد اخلاقی شود. یافتههای این مقاله که به روش کتابخانهای و تحلیلی انجام گرفته نشان میدهد که استفاده از سیاستهای شدید کنترلی و همچنین نظام تشویق و تنبیه متعارف میتواند از دو طریق انگیزههای درونی و اخلاقی برای پرداخت مالیات را تحت تاثیر قرار دهد. سیاستهای کنترلی از طریق کاهش حس اعتماد و سیاستهای تشویقی و تنبیهی مالی از طریق تغییر ذهنیت نسبت به بازار مبادله بر اخلاق مالیاتی اثر منفی میگذارند. به نظر میرسد که تلاش اسلام برای گسترش سیستم خوداظهاری، مصرف مالیات در محل جمعآوری، انعطافپذیری میزان مالیات، ضرورت قصد قربت هنگام پرداخت مالیات و تاکید بر ابعاد تربیتی مالیات حاکی از توجه اسلام به آثار منفی سیاستهای کنترلی و تشویقی- تنبیهی بر اخلاق مالیاتی است.
One of the outstanding aspects in Islamic taxes such as Khums and Zakat is the use of a voluntary system for motivation, calculation and payment. In contrast, conventional taxes mainly use a control-incentive framework for tax compliance. Using an analytical approach, the current paper evaluates the plausibility of the two tax systems by asking whether we could use control and incentive polices in the Islamic tax system, as it is used in the conventional tax system. I hypothesize that morality plays an important role in the Islamic tax system and use of control and incentives might produce problems such as intrinsic motivation crowding out effect and weakening the moral training capacity of Islamic taxes. According to the findings of the paper, the use of sever control policies and conventional incentive polices affect moral incentives for tax payments in two ways. The control policies erode self-esteem and incentive polices change the mentality of agents about exchange market for tax payment. It seems that the efforts of Islam to expand the system of self declaration, the consumption of taxes in place in which they have been collected, flexible tax rates, the necessity of good intention during paying taxes and emphasis on training aspects of the tax, shows that Islam has been aware of the negative effects of control and incentive polices on tax morale.
Islamic Taxes, Conventional Taxes, Tax Moral, Tax Compliance
مالیاتهای اسلامی, مالیات های متعارف, اخلاق مالیاتی, تمکین مالیاتی
195
221
http://taxjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-1124-2&slc_lang=fa&sid=1
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/242017/06/242017/06/24
1396/4/3
2017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/212017/06/242017/06/242017/06/24
1396/4/3
محمدجواد
توکلی
Tavakoli@iki.ac.ir
0031947532846004182
0031947532846004182
Yes
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی