۲ نتیجه برای مالیات بر املاک
مجید مداح، یگانه موسوی جهرمی، محمدقاسم رضایی،
دوره ۲۶، شماره ۳۷ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان از مالیاتهای محلی، مالیات بر آلایندههای زیستمحیطی، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر واحدهای مسکونی خالی به عنوان پایههای مالیاتی موجه و پایدار نام برده میشود. این در حالی است که مالیاتهای محلی، به علت کارایی و مزیتهای آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته و توسعه یافته است. هر چند که کلیه پایههای مالیات ملی میتوانند کاندیدایی برای پایه مالیات محلی باشند، ولی برخی از پایههای مالیاتی دارای مزیت انتخاب محلی هستند؛ یک انتخاب مهم و مورد استفاده در این زمینه مالیات بر داراییهای غیرقابل انتقال (املاک) است که با توجه به موقعیت و ویژگی املاک در استان تهران، در این بررسی این نوع پایه مالیاتی به عنوان مالیات محلی در استان تهران معرفی و مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا هدف از این مطالعه، بررسی اثرات مالیات بر نقل و انتقال املاک در بهبود توسعه شهرنشینی و اثر سایر متغیرها بر این منبع مالیات محلی در استان تهران در چارچوب معادلات همزمان است. این اثرات متقابل با استفاده از روش حداقل مربعات سه مرحلهای (۳SLS) و دادههای فصلی ۱۳۸۴:۱ تا ۱۳۹۴:۴ مورد بررسی و تحلیل تجربی قرار گرفته است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان میدهد مالیات بر نقل و انتقال املاک بهعنوان یک مالیات محلی، موجب بهبود ۵۹/۰ درصدی در وضعیت شهرنشینی در استان تهران میشود، درحالی که افزایش این نوع پایه مالیاتی باعث کاهش ۲۲/۰ درصدی در توسعه شهرنشینی (عرضه خانههای جدید) میگردد. از سوی دیگر، افزایش تولید ناخالص داخلی و همچنین نرخ شهرنشینی، افزایشی به ترتیب برابر با ۲۲/۰ و ۹۱/۲ درصدی در درآمد مالیات بر دارایی در این استان را در پی دارد.
حجت ایزدخواستی،
دوره ۲۷، شماره ۴۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
در طراحی نظام مالیاتی در بخش املاک و مسکن، افزایش کارایی و تخصیص بهینه منابع در حوزه شهری، بازتوزیع درآمد و ثروت، کاهش انگیزه سوداگری و افزایش درآمدهای مالیاتی دولتهای ملی و محلی باید مدنظر قرار گیرد. بر این اساس، با گسترش پایههای مالیاتی و کاهش معافیتها، امکان کاهش بار مالیاتی بودجه دولت بر اشخاص حقیقی و بنگاههای تولیدی وجود دارد و مانع از انحراف تصمیمات سرمایهگذاری به فعالیتهای سوداگری خواهد شد. بنابراین، طراحی و پیادهسازی یک نظام کارآمد و عادلانه مالیاتی در بخش املاک و مسکن بر اساس الگوهای برتر جهانی که در آن دوره زمانی نگهداری دارایی، دامنه شمولیت، مبنای ارزشگذاری، نرخ مالیات، آستانه معافیتها و معافیتهای منطقهای مدنظر قرار گیرند، امری ضروری است. در این پژوهش، ابتدا اثرات مالیات بر بازدهی و عایدی سرمایه مسکن در چارچوب الگوی تعادل عمومی بر قیمت و تلاطمهای بازار مسکن تحلیل میشود. سپس، به برآورد ظرفیت بالقوه مالیاتی در بخش املاک و مسکن پرداخته میشود. نتایج حاصل از الگوی ریاضی بیانگر این است که افزایش نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه مسکن منجر به افزایش قیمت مسکن میشود؛ اما وضع مالیات بر عایدی سرمایه، قیمت مسکن و تلاطمهای ناشی از آن را کاهش میدهد. همچنین نتایج بیانگر این است که عملکرد مالیات در بخش املاک و مسکن منطبق با ظرفیت بالقوه آن نبوده است.