سمت ، reze00@vse.cz
چکیده: (1 مشاهده)
این مقاله بررسی میکند که آیا مالیات از منظر «تغییرات سیاستی»، «پایداری مالی»، «اثر بر پس انداز و تقاضای کل» و «اثر از طریق ایجاد اخلال در تصمیمهای اقتصادی» میتواند به مثابه ابزاری برای سیاست مالی در اقتصاد ایران تلقی شود یا خیر. در این راستا، توازن بودجه تعدیل شده سیکلی به عنوان چهارچوب اصلی برای سیاستهای مالی در اقتصاد ایران وارد یک تحلیل اقتصادسنجی و شاخص سازی آماری برای دوره ۱380-۱401 شده است. روشن است که هر کدام از جنبههای هدفگذاری شده نیازمند یک شاخص بودجه تعدیل شده مخصوص به خود هستند که با ترکیبی از عملیات برآوردی و محاسباتی ساخته میشوند. با کمک گرفتن از این شاخص بودجه تعدیل شده، سالهایی که سیاست مالی انبساطی و انقباضی اجرا شدهاند شناسایی و عملکرد واقعی دولت در حوزه مالیه عمومی نشان شده است. قبل از نتیجهگیری بحث، یک تحلیل کمی از آثار «تعدیل مالی» و «تعدیل مالی انبساطی و انقباضی» روی متغیرهای کلان اقتصادی صورت پذیرفته است که مشخص میکند دولت، به عنوان مجری سیاستهای مالیاتی، تا چه اندازه ابزار مالیاتی را فعالانه (به عنوان محرک) بکار گرفته است و تا چه اندازه تغییرات آن تابع شرایط محیط اقتصاد کلان بوده و مجری منفعل بوده است. در پایان، بر اساس تحلیل نظری و تجربی، سازگارترین و مفیدترین سیاستهای مالیاتی در چهارچوب یک بسته سیاستی پیشنهاد شده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اقتصادی دریافت: 1404/5/19 | پذیرش: 1404/6/10 | انتشار: 1404/6/10