چکیده
هدف مطالعه حاضر، بررسی چگونگی سیاستگذاری مالیاتی در مواجهه با ادوار تجاری و رسیدن به یک چارچوب کاربردی در این زمینه است. به همین منظور، دو گام اساسی طی شده است: در گام اول، ساختار سیاستهای مالیاتی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته و اولویتهای سیاستگذار مالیاتی نیز تعیین شده است. در گام دوم، میزان اثربخشی ابزارهای مالیاتی در کنترل (یا عدم کنترل) سیکلهای تجاری مشخص شده است. بر این اساس، نرخهای مالیاتی در اقتصاد ایران، علیرغم داشتن علامت موافق سیکلی، از معنیداری آماری لازم برخوردار نبودهاند. به همین منظور، جهت تطبیق بیشتر بررسیهای تجربی با واقعیتهای اقتصاد ایران، بهجای نرخهای مالیاتی از «فضای مالی» در تحلیل تجربی استفاده شده و نتایج، نشان از موافق سیکلی بودن معنیدار تأمین مالی دولت در اقتصاد داشته است. لذا عوامل ساختاری که بر اساس تجارب جهانی و نیز نظریهها، میتوانستند از این موافق سیکلی بودن فضای مالی بکاهند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. از جمله عوامل ساختاری، متغیرهای تابع تولید بودند که مشخص شد ضمن وجود رابطه بلندمدت بین آنها و شاخص مالیات، یک رابطه ضد سیکلی معنیداری نیز بین آنها میتواند وجود داشته باشد. لذا در دورههای رکود باید از طرق حمایتی مختلف مانند مالیات، متغیرهایی مانند موجودی سرمایه (K) و نیروی کار (L) بهگونهای حفظ شوند که از تعمیق بیشتر رکود جلوگیری و فرصتی برای بهبود اقتصاد فراهم شود.
./files/site1/images/%D8%B3%D9%85%DB%8C%D9%85_%D9%86%D9%88%D8%B1.pngبازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |